چند جوک! امیدوارم برای شما جدید باشه!

بنام خدا
خوش آمدید
وبلاگ تان را تبدیل به مغازه کنید! برای کسب درآمد از وبلاگ تان اینجا کلیک کنید

.به یکی میگن جسم شفاف چه جسمیه؟ میگه جسمی که از این طرفش بشه اون طرفش رو ببینی. میگن یه مثال بزن. میگه نردبون!

- یکی میره بقالی میگه: آقا نوشابه خانواده دارید؟بقاله میگه بله قربان... سیاه یا زرد؟ طرف میگه: اونش دیگه به تو ربطی نداره!

.یک بار یک افسر یک راننده را متوقف کرد و گفت:گواهینامه رانندگی و کارت ماشین... راننده گفت: یعنی میخواهی با اینا جمله بسازم؟

.غضنفر یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی ابهر سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ غضنفر گفت: ببخشید! عوضی گرفتم

.غضنفر وایستاده بود کنار خیابون و به یک دژبان ارتش نگاه می‏کرد. بهش گفت: ببخشید! شما سرهنگ هستی؟ دژبان گفت: نه. غضنفر رفت و ده دقیقه به مرد خیره شد و اومد و دوباره پرسید: شما مطمئنی که سرهنگ نیستی؟ دژبان گفت: نه، سرهنگ نیستم. این ماجرا چندبار تکرار شد، بالاخره دژبان خسته شد و در مقابل سوأل غضنفر که پرسیده بود شما سرهنگ هستی؟ گفت: آره داداش! من سرهنگ هستم. غضنفر گفت:پس چرا لباس دژبان‏ها رو پوشیدی؟ می‏دونی جرمه؟

.معلم به شاگرد می گه: 5 تا حیوان درنده نام ببر شاگرد می‌گه: 2 تا ببر 3 تا شیر!

.به یکی می‌گن: سخن زرتشتو بگو. میگه: گفتار نیک،پندار نیک، بی‌بی خشت

.روز valentine یکی میره کارت پستال فروشی و میگه آقا کارتی دارین که روش نوشته باشه تو تنها عشق منی؟ یارو میگه بله. میگه پس لطفا 16 تا بدین!

.یه روز یکی یه شماره تلفن پیدا میکنه زنگ میزنه میگه: ببخشید آقا من شمارتونو پیدا کردم آدرس بدید براتون بیارم!

.به یکی میگن: ساعت چنده. بلد نبوده میگه: بدو بدو دیرت شده!

.یکی تو جنگ کشته‌میشه، به یارو میگن برو یه جوری به خانوادش خبربده. یارو میره دم خونشون زنگ میزنه، زن یارو میگه: کیه؟ یارو میگه: ببخشید،‌ منزل شهید فلانی؟!

کلمات کلیدی : جوک
¤ تحریریه| ساعت 5:44 عصر پنج شنبه 88/7/9
نوشته های دیگران ( )